به گزارش لایو ساینس این تحقیق که این ماه در جورنال "رشد کودک" منتشر شده است نشان میدهد واداشتن اجباری کودکان به خواندن کتابهای ریاضی کمکی به آموزش آنها در این زمینه نمیکند.
این بررسی که بر روی 3500 کودک آلمانی انجام شد، نشان داد که کودکانی که در کلاس پنجم از لحاظ نمرات ریاضی در میانه قرار میگرفتند، در صورتی کاملا باانگیزه باشند و از موثرترین راهبردهای یادگیری استفاده کنند، در کلاس هشتم میتواند به صدک شصت و سوم ارتقا پیدا کنند.
کو مورایا روانشناس دانشگاه کالیفرنیای لوسآنجلس که این تحقیق را انجام داده است، میگوید: "انگیزه داشتن و راهبردهای آموزشی پیشبینیکننده میزان ارتقای مهارتهای ریاضی این دانشآموزان بودند. اما میزان بهره هوشی این دانشآموزان در این مورد اثری نداشت."
ریاضیات در مغز
اینکه مهارتهای ریاضی تا چه حد ذاتی افراد است، مسئلهای بحثبرانگیز بوده است. برخی از بررسیها نشان میدهند که مهارتهای ریاضی از همان دوران کودکی بروز میکنند، و در مقابل پژوهشهای دیگر بیانگر نقش عمده فرهنگ در شکلدادن به این مهارتها هستند.
برای مثال مردان همیشه در آزمونهای استانداردشده ریاضی عملکرد بهتری نسبت به زنان دارند. اما سایر بررسیها نشان دادهاند که این تفاوتها ممکن است به علت اضطراب ناشی از ریاضیات (که در دختران شایعتر است) یا تاثیرات فرهنگی باشد.
نظرسنجیها نشان میدهند که مردم در کشورهای شرقی اغلب پشتکار در این زمینه را مهمتر از استعداد میدانند، اما غربیها به طور معمول اعتقاد دارند که استعداد ریاضی ذاتی است.
چه کسانی موفقاند
مورایاما برای اینکه دریابد کدام عامل در موفقیت افراد در ریاضیات مهمتر است، 3500 کودک از ایالت باواریا که آزمون بهره هوشی داده بودند و مهارتهای هندسه و جبرشان از کلاس پنجم تا دهم ارزیابی شده بود، را پیگیری کردند.
این پژوهشگران همچنین با نظرخواهی از دانشآموزان انگیزش درونی آنها برای کار کردن بر روی ریاضیات را ارزیابی کردند؛ آنها برای این هدف از دانشآموزان خواستند تا در مقیاس یک تا پنج میزان موافقت خود را با جملاتی مانند "من خیلی وقت روی ریاضی میگذارم، چون به این درس علاقه دارم" را بیان کنند. این دانشآموزان همچنین میزان تاثیر عوامل خارجی مانند گرفتن نمرههای خوب را نیز بر روی انگیزششان بیان میکردند.
در این نظرخواهی همچنین از دانشآموزان پرسیده شد که تا چه حد در پیوند دادن دانش ریاضیشان به سایر حوزههای زندگی تا چه حد بر راهبردهای حفظ کردن صرف در مقابل راهبردهای "درک عمیق" تکیه دارند.
تعجبآور نبود که در ابتدای این تحقیق کودکان با بهره هوشی بالاتر بهترین نمرهها را در ریاضیات به دست بیاورند.
اما در نهایت تکنیکهای موثر مطالعه و انگیزه کودکان، و نه بهره هوشیشان، پیشبینیکننده بیشترین پیشرفت مهارتهای ریاضی تا کلاس دهم بود. کودکانی که با توانایی ریاضی متوسط آغاز کرده بودند، اما از لحاظ راهبردهای یادگیری و انگیزش در ده درصد بالا قرار داشتند، در طول این بررسی از لحاظ تواناییهای ریاضی 13 صدک ارتقا پیدا کرده بودند. در حالیکه کودکان با بهره هوشی بالا اما بدون انگیزه چنین جهشی را نشان نمیدادند.
انگیزه درونی
متاسفانه مجبور کردن کودک به خواندن هر شب کتابهای درسی نابغه ریاضی خلق نمیکند. عوامل خارجی مانند فشار والدین یا نمرهها اثری درازمدت بر ارتقای تواناییهای ریاضی ندارند.
مورایاما میگوید: "فشار آوردن به دانشآموزان برای یادگیری ریاضیات کار درستی نیست."
در مقابل افرادی که انگیزششان ناشی از علائق درونیشان باشد، بیشترین موفقیت در این زمینه را خواهند داشت.
به گفته مورایا ما بنابراین به جای مجبور کردن کودکان به خواندن کتابهای درسی، بهتر است والدین یا آموزگاران به آنها نشان دهند که ریاضیات چه پیوندی با زندگی واقعی دارد (برای مثال درک کردن اینکه دو شکلات 3 دلاری در مجموع 6 دلار قیمت دارد، بهتر از حفظ کردن صرف جدول ضرب است).